پولسازی هنراست

ازوقتی خودرا به یاد می آورم، همیشه به هنر علاقه داشتم. به هر هنری، از دوخت و دوز و قلاب‌بافی و گلدوزی بگیرید تا نقاشی و سفالگری و… نویسندگی.
نمی دانم، شاید هم به خلق کردن و نگاه به زیبایی ها علاقمند بوده ام.
خلق هر آنچه به زعم خودم زیبا می نمود. جدای از زیبا بودن، از اثری که به دست خودم خلق می شد غرق در هیجانات لذت و احساس قدرت می شدم. احساس بودن. احساس توانایی.
آنچنان جذب این مخلوقِ دست سازم می شدم که گویی زیبا ترین اثر هنری در نوع خودش پا به عرصه وجود نهاده است.

 

اگر بخواهم از تجربه خودم گامی فراتر رفته و به معنی هنر، نگاهی دقیق تر و علمی داشته باشم، باید بگویم:
_هنر از نظر بیشتر هنرمندان و فلاسفه به معنی زیبایی است، یا هر چیزی که ساخته ی انسان و زیبا باشد.
در تمام تعاریف، خصوصیت مشترکی که به هنر نسبت داده‌اند، همین زیبایی است .
حال زیبایی چیست؟ در واقع پاسخ این سوال شاید بسیار آسان است. آنقدر که شاید در ابتدا به ذهن انسان نرسد.
می‌توان گفت، زیبایی آن چیزی است که آدمی را جذب خود میکند و او تمایل دارد این زیبایی برایش بارها تکرار شود.
دقیقا همان طور که من جذبِ آثار دست سازه خودم می شدم .
البته تعاریف دیگری برای هنر و زیبایی گفته شده که در این بخش بیان آنها ضرورتی ندارد، چراکه ما را از مبحث اصلی دور می سازد.
حال برگردیم به متن اصلی.
پولسازی هنر است. کار کردن هنر است؛ و کسب و کار خوب بهترین هنرهاست.
با توجه به تعریفی که از هنر گفته شد، به نظرتان پولسازی و کار کردن و به تبع آن کسب و کار خوب واقعاً یک هنر نیست؟ به عقیده شما این هنر همان زیبایی راشامل نمی شود؟
طبق تعریف زیبایی، آدم را جذب خود نمی سازد؟ و این انسان جستجوگر و کمال جو طالب تکرار آن نیست؟
پس پولسازی به واقع هنراست. کارکردن و کسب و کار خوب از بهترین هنرهاست که زیبایی و جذابیت آن آدمی را برای داشتنش بی قرار می سازد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *