افزایش دامنه واژگان (حرف”الف” )

نوشتن متن با کلماتی که حرف ” الف” دارد.

 

متن اول👇

حضیض ( پایین )
احتقار (بی‌حرمتی، حقیر شدن)
اجماع ( جمع کردن)
اجمال ( نیکی کردن درحق دیگران)
اجلال ( گرامی داشتن)
اکرام (احترام، احسان)

اتهام ارتکاب به احتکار و اختلاس، احسان را با احضار و اخطار و در نهایت اخراج مواجه ساخت.
اخراجی که او را از اوج اعتبار و احترام، به حضیضِ احتقار کشانده بود.
افتخارات او نه به خاطر استعداد و اختراعاتش، که در اجماعِ اجمال و اجلال در اکرام به دیگران و اعتقادِ راسخ به عدالت و انقراضِ استبداد بود. اصالتی که حالا با یک اشتباه به زوال گراییده بود.
اتکا به اغتشاش و اجتماعاتِ اعتراضی او، در اکراه از اجابتِ انفصال و اطاعت از اخراج، کارساز واقع نشد.
اقدام به انتشار انتقاداتش، انعکاسی جز افروختنِ آتشِ انتقامِ روسا، و اسارت و بازداشتِ احسان، ارمغانِ دیگری نداشت.

 

متن دوم👇

اتحادالعمال ( اتحادیه کارگری)
احیا ( زنده)
احقاق ( گرفتن حق)
ادارت ( ادراه کردن)
احتراس ( محافظت)
احتشام ( بزرگی، شکوه)
احتراق ( آتش)
اجحاف (ظلم)
اجلال ( گرامی، شکوه)

اعتراضات و اجتماعاتِ ادامه‌دارِ اتحادالعمال، احیاءِ اقتدار و جلب اعتماد و احقاقِ اعتبار، حسبِ احتیاط، برای استقبال از انعطاف در ادارَتِ این دیار الزامی به نظر می‌رسید.
اسفا که، احتراس از احترام و احتشام از عوام، احتیاجی بود که اجابت نشد. اجتناب از این امر، انسداد و انقراضِ اعتدال در استرداد و احقاق و احیای حق الناس را ایجاد کرد.
انتشار احتراقِ این زوال، اهدایی بود از ابلیسانِ ریاکارِ اسکان یافته در خرافات، که اعتقاداتِ همه را به آتش کشید.
اقبالِ این اقلیم، انعکاسِ اعجازِ عدالتی بود ازلی و باستانی، که با انشعابِ اقوام و اجحاف به عوام، اقتدار و اجلالش هم زایل شد.

مطالب مرتبط

4 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *