ژاله در حالی که با ژست ژرف اندیشانه، چیدمان میز را زیر نظر داشت، ژله را بین ظرف ژیگو و سینی ژامبون گذاشت و رو به همسرش کرد و گفت:
_ الانه که دژبانهات مانند اژدها های دوسر و گرسنه سر برسن. چرا اینقدر بی حال و ژولیده هستی؟ میخواهی با همین پیژامه به استقبالشون بروی؟ ناسلامتی ژنرالی.
ژاله هر زمان که عصبی می شد، مژهاش مثل حالا می پرید. برای کنترل خودش دستش را روی دامن بلند ژرسهاش کشید و خودش را مشغول واژگون کردن لیوان های روی میز کرد. لیواها را آنچنان با دقت و نظم روی میز میچید که گویی درحال نظم دادن به صفِ رژه سربازان ژاندارمری بود.
ارژنگ، برادر ژاله، که ژورنالیست و ژیمناستیک کار بود در حالی که دکمه های ژاکتش را باز میکرد، خندهای کرد و گفت:
_ ژنرال کدومه. با این ریش و پشم، شبیه غارنشینان عصر ژوراسیک شده.
ژاله با شنیدن این حرف ارژنگ، چون شیر ژیان با عصبانیت از اتاق خارج شد و در حالی که ژیلت را از کمد بالای روشویی بیرون میآورد با فریادی آژیر مانند ژنرال را پیش خودش فراخواند و همینطور که ژیلت را کف دست او می گذاشت گفت:
_ نکنه ژولیدگی هم مثل ژندهپوشیت تو ژنت بوده و من نمیدونستم. مثلاً تو ی ژاندارمی. نظم و نظافتت کجا رفته.
و ژنرال بیچاره که گویی ژنراتور سخنوریاش خاموش شده، مانند ژتون برگشت خورده از سلف دانشگاه، همچون سربازِ زخم خورده از دژخیم، درخود میپیچید وخود را در آینه می نگریست.
10 پاسخ
چقدر عالی .
حرف «ژ»منو ترغیب کرد که این متن رو بخونم از بس که مظلوم واقع شده و کم استفاده میشه
خوشحالم که متن را خوندید، امیدوارم لذت برده باشید.🙏🌺
سلام عالی بود. فقط عزیز این جمله “همچون سربازِ زخم کرده از دژخیم” همچون سرباز زخم شده از دژخیم نیست؟
ممنون از توجهتون، اینو اصلاح کرده بودم ولی نمیدونم چرا باز قبلی را نشون میداد😊🙏🌺
جالب بود من هم ترغیب شدم خودم را امتحان کنم
حتما متن زیبایی خلق خواهید کرد👍🌺
وای عالی بود. عالیییی. کیف کردم.
سپاسگزارم🙏😊
خیلی سخته با حرف ژ جمله نویسی آفرین.😍
بله واقعا سخت بود😊🌺