نوشتن با کلماتی که حرف ” شین” دارد.
بیش از ۱۱۰ کلمه با حرفِ شین دراین متن وجود دارد.
شارستان ( شهرستان)
شاهیدن ( بزرگی کردن)
آفرینشگر ( آفریدگار)
شایع (گسترده)
شمه (اندک )
شروق الشمس ( طلوع خورشید)
شبرو ( دزد)
شِکوه ( آه وناله و شکایت)
شیوید (لرزید)
شولید (پریشان شد)
شکیفتن (صبرکردن)
شرفه (صدا،بانگ)
شهیر ( نام آمور )
دهشت ( ترس)
شاعری از شارستانِ شیراز، که شور و شوق شبابی او را شیدا و شیفته ی شکوهِ شمس و شهاب و عرش کرده بود، اندیشید شبی را در دشت سرکرده، شاهدِ شاهیدنِ آفرینشگرِ عرش و فرش و آفرینش باشد.
سرشتِ او سرشار از شفقت و شوریدگی در شان و شکوه شایع بود.
همنشین و معاشر همیشگیاش پیشنهاد داد، برای پیشگیری از شبیخونِ شبگردانِ شبرو، شروق الشمس راهی شوند، ولی شاعر با گردنکشی و خودشیفتگی پشت به او کرد و گفت:
_ شُکوه و شِکوه یک جا جمع نمی شوند.
از این رو شمه ای شب چره و شمعی و شهدی و شیری، شد شالوده ی خورجین الاغش، و روان شد به دشت.
میان شاهراه دشت، شادان شاهد شفق در عرش شد و هوش از سرش برفت.
همان جا فرش گشوده، مشغول نیایش شد.
چشم بر هم زدنی، شعری در باب شاکری نوشت.
مدهوش از شهد شیرین حضورش بود که شبحی درشت به چشمش خورد.
شاعر وحشتزده، شاکری و عاشقی و شاعری فراموش کرده از تشویش و دهشت به خود شیوید و شولید و بدون شکیفتن با شتاب جان شیرین را برداشته، عرش و فرش را به اهلش سپرد، و از آنجا دور شد.
ولی چند قدمی برنداشته بود که، معاشرش با شرفه ای سرزنش گونه او را به خود آورد که، ای شاعر شهیر باشکوه، شیدایی و شبگردی بدون شجاعت موجب شرمساری می شود.
10 پاسخ
عالی بود. از خوندنش لذت بردم
ممنون از توجه تون 🌺🙏🌷😊
زنده باد
سلامت باشید🙏🌷
عالی بود👏👏👌👌
ممنون از لطف و همراهی تون🙏🌺
خانم فرد عزیز واقعا لذت داره خوندن این واژهها که همنشین شدن در یک متن زیبا
خانم حسنلوی عزیز چقدر دلگرم کننده است تعریف شما بعنوان استاد نویسندگی . ممنون از لطفتون❤🙏🌺
بسیار جالب و لذتبخش بود خانم فرد عزیز. درود به این خلاقیت و پشتکار. موفق باشید بانو😍
ممنون خانم ایمانی عزیز، چه افتخاری بالاترازاین که شما از نوشته ی خام دستانه ی من تعریف کنید.🙏😊❤🌺