تیغِ جهل ( افزایش دامنه واژگان)

مستحکم ، مبتکر، قوس و قزح ، علم ، شبگرد، ساحل، دیار ، تین ، تیغ.

به دلم که رجوع می کنم ، میبینم دیوارهای مستحکم اعتقاداتم ، مبتکر خلق باورهایی شده‌اند که مانند قوس وقزح ، در آسمان زندگی‌ام به زیبایی خودنمایی می‌کنند .
این روشنایی، علم و آگاهی به من می دهد که راهنمای مسیر پیش رویم می شود. مسیری که در برخی موارد مانند سیاه ترین شبها ، تیره و تار می شود، و من همچون شبگردی با نور آن، در دیار نقابداران دین فروش ، خود را به ساحل امنِ پرستوهای مهاجر می‌رسانم.
ساحلی پر از آرامش ، همراه با درختان تین که انگار قطعه‌ای از بهشت است، و این امنیت ، مرا از هر آنچه که در زندگی محکوم به فناست جدا می‌کند.
آدمی سالهاست قربانیِ تیغ تیزِ جهل و نادانی خود است.