اِخلاص ( افزایش دامنه واژگان)

 

اخلاص _ اعجاز _ تنجیم _ خوف _ شکیبا _ طاعت _ کاهن _ متمم _ مسافر _ ملال

متن اول :
صدای قار قار کلاغ ، اخلاص در ملالِ نبودنِ توست.
چه می دانم ، شاید اعجازی باشد در شکیبایی دوری از تو .
تو که مسافرِ سرزمینِ کاهنان، بدور از خوف و وحشت در تاریکی شب، به هنگام تنجیم و تقدیسِ هلالِ ماه در عشق ورزی هستی.
طاعت او که یگانه است و من بنده این نگاه پرمهر و لطفش، سالهاست زندگی را به نبودن هایش متمم کرده‌ام اشک و آه را.

متن دوم:

ساکت شو.
ننویس.
نخوان.
نگو.
بگذار صدای اخلاصِ تو، تو واقعی، تو درونی، بگوش فلک، رنگ و بویی خدایی دهد.
ملالِ غبارِ وجود کاهنانِ تازه از سفر برگشته، شکیبایی را قربانی اعجاز خوف و وحشت می‌کند.
و تنجیمِ هلالِ ماه، مانند طاعتِ روزه دارانِ عاشقی به نظر می رسد که اثبات بندگی شان، نفس هایشان، متممِ آرزوهای غروب کرده در شامگاه جوانی ماست.

مطالب مرتبط

8 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *